حیاط
امروز سهند جون من هوس رفتن به حیاط رو کرده بود مادر جونش اون رو برد حیاط من هم رفتم . بابا سعید تو حیاط چند تا بلدرچین داره آخه اون هارو برای سهند نگه داشته تا برای سهند با اون ها غذا درست کنم . حالا سهند هر روز میخواد که بره و اون ها رو ببینه وقتی بلدرچین ها آواز میخونن سهند میترسه و میاد دست مارو میگیره و میخواد که صدای اون هارو تقلید کنه و شورع میکنه به خوندن و میخنده .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی