چوب دستی
وقتی که آقا سهند حیران بود یه چوب دستی پیدا کرد و مثل پیر مرد ها راه میرفت ( البته جسارت نباشه ) و وقتی خوشحال میشدیم که یه ذره از راه رو رفتیمسهند دوباره به عقب فرار میکرد و می خندید
امان از دست شیطنت های تو اندی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی